سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هان! خردمند کسی است که با اندیشه ای درست و نگاهی دوراندیش، از آرای گوناگون استقبال کند . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :11
بازدید دیروز :31
کل بازدید :150637
تعداد کل یاداشته ها : 47
103/2/30
6:39 ص

 

مقدمه:

انعقاد خون عملی است که برای جلوگیری از اتلاف خون در هنگام ایجاد زخم صورت می‌گیرد. خون در محل بریدگی منعقد می‌شود و سدی را پدید می‌آورد که مانع خروج خون می‌شود. حتی زمانی که خون در داخل بدن نیز از درون رگها خارج شود، منعقد می‌شود. عمل انعقاد شامل تشکیل لخته است که از مایع خون که در این حالت به آن سرم گفته می‌شود جدا می‌شود.

برای جلوگیری از خون ریزی دربدن سه مکانیزم انجام می گیرد که عبارت اند از :

1.انقباض عروق(رگها)    2.تشکیل میخ پلاکتی    3.انعقاد خون

0مکانیزم سوم مهم ترین مکانیزم برای جلوگیری از خون ریزی است که برای انجام آن بیش از 13ماده نیاز است .

رگ خونیانعقاد خونخون چگونه منعقد میشود؟
اولین اتفاقى که متعاقب آسیب رگ هاى بدن رخ مى دهد، انقباض این رگ ها ست.
انقباض عروق آسیب دیده و کم شدن قطر آنها باعث مى شود میزان خونریزى بلافاصله متعاقب آسیب کاهش چشمگیرى پیدا کند. پلاکت ها سلول هاى بسیار کوچک و بدون هسته اى هستند که به تعداد نسبتاً زیاد در خون وجود دارند و همراه با خون در همه رگ هاى بدن گردش مى کنند. وجود پلاکت هاى سالم و فعال، براى انعقاد خون به خصوص در آسیب سرخرگ هاى بدن که با خونریزى زیادى همراه است، ضرورى است.
پلاکت ها در محل آسیب، مستقیماً به دیوار ه رگ ها مى چسبند. تجمع پلاکت ها به تشکیل توده کوچکى مى انجامد که در صورت جزیى بودن آسیب، مى تواند جلوى خونریزى را بگیرد، اتفاق مهم ترى که متعاقب اتصال پلاکت ها رخ مى دهد، فعال شدن آنها و آزاد شدن   ماده ای به نام  ترومبو هگزان A2 است که باعث پیشرفت مراحل بعدى انعقاد خون مى شوند. تجمع پلاکت ها، باعث شکل گیرى ساختارى موسوم به میخ پلاکتى بر روى منطقه آسیب دیده مى شودکه با ترشح ترومبو هگزانA2 وADP باعث به هم چسپیدن پلاکتها می شود واین پلاکتهای به هم چسپیده باعث مسدود شدن رگ می شود. این ساختار امکان قطع خونریزى هاى کوچک را در مدت زمانى اندک و بدون درگیر شدن واکنش هاى پیچیده انعقادى، فراهم مى آورد.

پلاکتهای خون
خون مایعی لزج است که بخشی از آن را مایعی به نام پلاسما و بخش دیگری را عناصر جامد معلق در پلاسما تشکیل می‌دهد. بخش جامد خون شامل؛ اریتروسیتها(گویچه‌های قرمز خون)، لوکوسیتها(گویچه‌های سفید خون) و پلاکتها  می باشد.
پلاکتها عناصر پلاسمایی هستند به شکل کروی یا تخم مرغی که 2 تا 5 میکرون قطر دارند. پلاکتهای انسان و پستانداران فاقد هسته هستند و به همین دلیل بیشتر محققین آنها را تشکیلات غیر سلولی می‌پندارند. تعداد پلاکتها در خون انسان 200 هزار تا 400 هزار در هر میلیکمتر مکعب است که این تعداد نیز در طول شبانه روز دارای نوساناتی است.
پلاکتها در عمل انعقاد خون نقش دارند و در جلوگیری از خونریزی رگها بوسیله تشکیل توده پلاکتی و کمک به ترمیم جدار عروق می‌باشد.

ساختمان پلاکتها
پلاکتها اجسام کروی یا بیضوی کوچکی هستند که از قطعه قطعه شدن سیتوپلاسم سلولهای بزرگی به نام مگاکاریوسیت در مغز استخوان حاصل می‌شود. پلاکتها فاقد هسته هستند و با وجود این چون در مهره داران پست سلولهای هسته‌داری به نام ترومبوسیت معادل پلاکتها می‌باشند پلاکتها را ترومبوسیت نیز می‌نامند. عمر متوسط پلاکتها 8 الی 11 روز است. هر پلاکت توسط غشایی غنی از گلیکوپروتئین محصور شده و بررسیها بیانگر وجود آنتی ژنهای گروههای خونی در غشای پلاکتها می‌باشد.
در نمونه‌های خونی رنگ آمیزی شده پلاکتها دارای یک ناحیه محیطی به رنگ آبی روشن به نام هیالومر و یک ناحیه بنفش مرکزی به نام گرانولومر می‌باشند.ناحیه هیالومر حاوی دسته‌ای از میکروتوبولها در زیر غشا و تعدادی میکروفیلامنت میباشد. اجزای اسکلت موجود در ناحیه هیالومر به تغییر شکل پلاکت و ترشح محتویات گرانولهای آن کمک می‌کند. گرانولها حاوی یون کلسیم، سروتونین، فیبرینوژن، فاکتور رشد مشتق از پلاکت و پروتئینهای دخیل در انعقاد خون می‌باشند.

عوامل موثر بر تعداد پلاکتها
تعداد پلاکتها در خون محیطی در روز زیاد و در شب کاهش می‌یابد؛ این امر احتمالا به میزان کار و استراحت بستگی دارد. پس از کار سنگین بدنی تعداد پلاکتها در خون انسان 3 تا 5 برابر بیشتر می‌شود.

منشا تشکیل پلاکتها
در مغز استخوان سلولهایی به نام سلولهای مادر یا ریشه‌ای چند ظرفیتی وجود دارد که دو نوع سلول از آنها جدا می‌شود. سلولهای رده لنفوئیدی که لنفوسیتهای B و T را می‌سازد و سلولهای رده میلوئیدی که این سلولها از آن جهت که در محیط کشت قادر به تشکیل کلنی هستند به نام واحدهای کلنی ساز (CFU) شناخته می‌شوند و یک دسته از سلولهای کلنی ساز که رده مگاکاریوسیتی را می‌سازد (CFU-Meg) در نهایت پلاکتها را بوجود می‌آورند.

img/daneshnameh_up/7/77/_ggttqq_b.c.2.JPGمکانیسم انعقاد
سیستم انعقاد خون با فعال شدن فاکتور XII یا VII و یا هر دو شروع می‌شود. اما هنوز معلوم نیست که فعال کننده خود اینها چیست. اینها هم موجب فعال شدن پروتئینی به نام ترومبین می‌گردند. تشکیل ترومبین یک حادثه بحرانی در روند انعقاد خون تلقی می‌شود. ترومبین مستقیما قطعات پپتیدی را از زنجیره‌های آلفا و بتا مولکول فیبرینوژن می‌شکند و ایجاد منومرهای فیبرینی می‌کند که متعاقبا به صورت یک لخته فیبرینی پلی‌مریک بسیار منظم درمی‌آیند. به علاوه ترومبین به عنوان یک محرک فیزیولوژیک بسیار قوی برای فعال شدن پلاکتها عمل می‌کند. پلاکتها در حضور یون کلسیم، پروترومبین را به ترومبین تبدیل می‌کنند و همین باعث افزایش مقدار ترومبین و در نتیجه شدت واکنشها می‌گردد. نقطه پایان این واکنشها ، ایجاد پلیمر فیبرین است که هنوز قوام کمی دارد اما برهمکنشهای الکتروستاتیک ما بین مولکولهای منومر فیبرین مجاور ، باعث استحکام آن می شود.
پایدار شدن نهایی لخته خون با فعال شدن فاکتور XIII یا همان فاکتور پایدار کننده فیبرین صورت می‌گیرد که شامل ایجاد پیوند کووالانسی ما بین اسید آمینه‌های لیزین با گلوتامین بین زنجیرهای آلفا و Y مجاور هم در مولکولهای فیبرین می‌باشد. نیز فاکتور XIII می‌تواند یک مهار کننده فیزیولوژیک فیبرینولیز را به لخته فیبرین با پیوند کووالانسی متصل می‌کند و در نتیجه لخته مربوطه در مقابل اثر لیزکنندگی پلاسمین حساسیت کمتری خواهد داشت. چنانچه در طی تشکیل لخته ، پلاکت باشد، لخته ایجاد شده کاملا جمع یا منقبض می‌شود و علت آن انقباض یک پروتئین پلاکتی است.
مهار کننده‌های طبیعی انعقاد
آنتی ترومبین
III :با ترومبین به صورت یک به یک جمع شده و آن را از فعالیت باز می‌دارد.
کو فاکتور II هپارین: این نیز به عنوان مهار کننده ترومبین می‌باشد، کمبود ارثی این ، می‌تواند موجب ترامبوز شود.
آلفا ماکروگلوبین: از جنس گلیکوپروتئین است و ترومبین را از فعالیت باز می‌دارد.
پروتئین C:وجود نیاز به ویتامین K دارد که بوسیله ترومبین فعال شده و موجب انعقاد می‌شود.
پروتئین S:به عنوان کوفاکتور همراه پروتئین C عمل می‌کند و برای وجودش ، نیاز به ویتامین K است.

img/daneshnameh_up/b/b2/_ggttqq_b.c.3.JPGimg/daneshnameh_up/1/1b/_ggttqq_b.c.1.JPGفیبرینولیز طبیعی
تشکیل لخته باعث قطع خونریزی از عروق صدمه دیده و مجروح می‌شود اما نهایتا باید برای برقراری مجدد جریان خون، لخته ایجاد شده از سه راه برداشته شود. این عمل با حل شدن لخته بوسیله سیستم فیبرینولیتیک انجام می‌شود. آنزیمی به نام پلاسمین بطور متوالی برخی پیوندها را در مولکول فیبرین شکسته و باعث آزاد شدن محصولات پپتیدی و د ر نتیجه حل شدن لخته می‌شود.
مکانیسمهای متعددی می‌توانند در ایجاد پلاسمین فعال دخیل باشند که در همه آنها فاکتورهای خاص انعقاد موجب تبدیل این پروتئین از شکل غیر فعال به فعال می‌شود یعنی پلاسمینوژن به پلاسمین.

هدف انجام آزمایش:

تعیین زمان سیلان خون از بریدگی به منظور انجام اعمال جراحی

روش انجام آزمایش:

وسایل مورد نیاز:
پنبه - الکل- لانست- کرونو متر- کاغذ خشک کن-لام- plate - پنبه خیس - لوله موئینه غیر هپارینه
 روش کار:
1)نوک انگشت را استریل کرده , کرونومتر را زده و سپس لانست میزنیم و هر 30 ثانیه یک بار خون جاری شده با کاغذ خشک کن به صورت قطره قطره  و ضربه ای پاک میکنیم ; سپس تعداد لکه ها را شمرده و تقسیم بر 2 میکنیم . عدد به دست آمده زمان سیلان است که به طور طبیعی 1 الی 3 دقیقه می باشد.       2 / تعداد لکه ها  = زمان سیلان   
* این آزمایش درنوزادان در پاشنه پا و در بزرگسالان از نرمه گوش انجام میگیرد.

2)استفادهاز اسلاید یا لام مرطوب:
انگشت را استریل کرده , کرونومتر را میزنیم لانست میزنیم و یک قطره خون روی لام می چکانیم .30ثانیه بعد نوک لانست را به قطره خون میزنیم و به سمت بالا میکشیم اگر رشته سفید رنگ فیبرین را دیدیم نشان دهنده انعقاد است و اگر ندیدیم هر 30 ثانیه یک بار عمل بالا را تکرار میکنیم. زمان طبیعی2 الی 6 دقیقه میباشد.
* اگر در آزمایشگاه جریان هوا یا گرمی و خشکی هوا بود لام را داخل plate حاوی یک پنبه خیس میگذاریم و در آن را میگذاریم.

img/daneshnameh_up/0/0d/_ggttqq_b.c.4.JPG3)استفاده از لوله موئینه غیر هپارینه:
انگشت را استریل کرده، کرونومتر را میزنیم لانست میزنیم و دو لوله موئینه را از خون پر میکنیم و 1 دقیقه بعد 1 سانتی متر اول آن را میشکنیم و به آرامی از هم جدا میکنیم اگر انعقاد صورت گرفته باشد رشته فیبرین بین دو قطعه قابل مشاهده است و اگر ندیدیم هر 30 ثانیه یک بار عمل بالا راتکرار میکنیم.

نتیجه گیری:

انعقاد طبیعى خون، با تعادل فیزیولوژیک بین فاکتور هاى پیش انعقادى و فاکتور هاى ضدانعقادى ایجاد مى شود. روند انعقاد خون، پیچیده و جالب است و مولکول ها و ساختار هاى فراوانى در ارتباط با آن هستند همان طور که انعقاد صحیح و به موقع خون، باعث بقاى زندگى و ممانعت از اتلاف بیش از حد خون مى شود، جلوگیرى از انعقاد بى مورد خون هم داراى اهمیت فوق العاده زیادى است. به علاوه هنگامى که به هر علتى یک لخته خون در بدن تشکیل مى شود بلافاصله باید واکنش هایى در جهت حل کردن لخته و ترمیم ضایعه احتمالى فعال شوند. در یک فرد سالم، همه این فرآیند ها و واکنش ها در حال تعادل هستند. خون بى دلیل لخته نمى شود، در صورت نیاز به فرآیند انعقاد خون، واکنش هاى مربوطه به سرعت انجام شده و خون به موقع لخته مى شود و سپس ظرف مدت زمانى منطقى و مطلوب، لخته تشکیل شده تحلیل مى رود و همه چیز به جاى اولش برمى گردد.
انحراف از مسیر هاى طبیعى در همه این موارد، به بروز بیمارى ها و عوارضى مى انجامد که در مقوله بیمارى هاى انعقاد خون یا هموستاز مورد بحث قرار مى گیرند.

 

 


91/12/12::: 5:23 ع
نظر()
  
  

مقدمه: سیستم گروه خونی (ABO):در سال 1901 میلادی فیزیولوژیست اطریشی بنام کارل لاند شتاینر ( Karl Landsteiner) موفق به کشف سیستم گروه خونی گردید . اوبه افتخار این کشف بزرگ درسال 1930 به دریافت جایزه نوبل پزشکی نایل آمد. لاند شتاینر در آن زمان دریافته بود که بعضی از انسان ها روی سطح گویچه های قرمز خونشان یک ماده پروئئینی دارند. او نام این ماده پروئئینی را آنتی ژن Aلاند شتاینر این افراد که روی سطح گویچه های قرمزخون خود آنتی ژن A داشتند . را در گروه خونی A قرار داد. لاند شتاینر به مطالعات خود ادامه داد تا اینکه افرادی را یافت . که روی سطح گلبولهای قرمزخونشان عامل پروتئینی د یگری وجود داشت نام این آنتی ژن B را نهادواین گونه نتیجه گرفت افرادی که روی سطح گویچه های قرمزخونشان آنتی ژن Bباشد. به گروه خونی B تعلق دارند. لاند شتاینر دامنه مطالعاتش را افزایش می دهد در این مسیر افرادی کمی را می یابد که روی سطح گویچه های قرمز خونشان هر دو عامل آنتی ژنی A و B را یکجا داشتند آنها را در گروه خونی AB قرار می دهد. بالاخره کشف او نتیجه بخش می شود چون افرادی یافت می شوند که در سطح گویچه های قرمز خونشان هیچیک از عامل های آنتی ژنی A و B را نداشتند .این افراد در گروه خونی O قرار گرفتند. سیستم گروه خونی براساس تحقیقات ارزشمند کارل لاند شتاینر (ABO )بنا می شود که در این سیستم جمعا 4 نوع گروه خونی A , B , AB , O وجود دارد. اگر گروه خونی شما (A) است , در سطح گویچه های قرمز خون شما آنتی ژن (A) و جود دارد و در داخل سرم یا پلاسمای خون شما آنتی کر B موجود است . اگر گروه خونی شما (B) است , در سطح گویچه های قرمز خون شما آنتی ژن(B) و جود دارد و در داخل سرم یا پلاسمای خون شما آنتی کر A موجود است. اگر گروه خونی شما (AB) است , در سطح گویچه های قرمز خون شما آنتی ژن (A , B) و جود دارد در داخل سرم یا پلاسمای خون شما آنتی کرهای, A B وجود نه دارند. اگر گروه خونی شما (O) است , در سطح گویچه های قرمز خون شما آنتی ژن (A , B) و جود نه دارد در داخل سرم یا پلاسمای خون شما آنتی کرهای, A B وجود دارد. یک انسان بالغ حدود 6-4 لیتر خون دارد که در سر تا سر بدنش در حال گردش است. خون کارهای مهمی انجام می‌دهد اما انتقال اکسیژن به بخش های مختلف بدن، مهم ترین کار آن است. خون از چند نوع سلول شناور و مایعی به نام پلاسما تشکیل شده است..تفاوت خون های مختلف به وجود یا عدم وجود پروتئین های ویژه ای به نام پادتن و پادزا برمی گردد. پادزاها بر سطح گلبول های قرمز و پادتن‌ها در پلاسمای خون قرار دارند. افراد مختلف، انواع متفاوت و ترکیب های متفاوتی از این مولکول‌ها را دارند. گروه خونی شما به آن چه که از والدین خود به ارث برده اید وابسته است. امروزه بیش از 20 نوع نظام تعیین گروه خون وجود دارد. اما نظام ABO و RH مهمترین آن‌ها هستند که برای انتقال خون استفاده می‌شوند. همه گروه های خونی با هم ناسازگار نیستند. مخلوط کردن گروه های خونی ناسازگار به کپه کپه شدن خون می‌انجامد که برای بیمار خطرناک است. نظام Rh بسیاری از مردم بر سطح گلبول های قرمز عامل Rh نیز دارند. Rh پادزایی است که هر کس آن را داشته باشد،+Rh محسوب می‌شود. کسانی که این پادزا را ندارند،-Rh محسوب می‌شوند. شخصی که-Rh است به طور طبیعی در پلاسمای خون خود پادتن Rh ندارد ( اما می‌تواند پادتن A یا B را داشته باشد ). اما اگر شخصی-Rh خون+Rh دریافت کند، علیه آن پادتن Rh می‌سازد که در پلاسمای خونش ظاهر می‌شود. فرد+Rh بدون هیچ گونه مشکلی می‌تواند از فرد-Rh خون دریافت کند. نشانه های گروه خونی براساس نظام گروه خونی ABO که در بالا توضیح داده شد، شما ممکن است به یکی از گروه های خونی زیر تعلق داشته باشید. +O Rh + AB Rh + B Rh + A Rh - O Rh - AB Rh - B Rh - A Rh وقتی خون لخته می‌شود یا به اصطلاح کپه کپه می‌شود، چه رخ می‌دهد؟ برای این که انتقال خون موفقیت آمیز باشد، باید دهنده و گیرنده خون از لحاظ گروه های خونی ABO و Rh با هم سازگار باشند. اگر آن‌ها سازگار نباشند، گلبول های قرمز خون دهنده کپه کپه یا لخته می‌شوند. گلبول های قرمز لخته شده می‌توانند رگ های خونی را مسدود کنند و از رسیدن خون به بخش های مختلف بدن جلوگیری کنند. به علاوه، گلبول های لخته شده، متلاشی می‌شوند و محتویات آن‌ها بیرون می‌ریزد. گلبول های قرمز هموگلوبین دارند که در خارج از گلبول قرمز حالت یک سم را پیدا می‌کند. این وقایع می‌توانند برای بیمار بسیار خطرناک باشند. پادزای A و پادتن B می‌توانند به هم دیگر متصل شوند و همین طور پادزای B و پادتن B می‌توانند به هم بپیوندند. اگر شخصی با گروه خونی B از فردی با گروه خونی A خون دریافت کند، این واقعه رخ می‌دهد. گلبول های قرمز به واسطه پادتن‌ها مانند حبه انگور به هم متصل می‌شوند. همان طور که گفتیم، تجمع گلبول‌ها و در نتیجه تشکیل لخته خون می‌تواند به مرگ منجر شود. شخصی با گروه خون+A خون+B دریافت کرده است. پادتن های B (زرد ) موجود در خون+A به گلبول های قرمز خارجی حمله می‌کنند و به آن‌ها متصل می‌شوند. پادتن های B خون+A با پادزاهای خون+B می‌پیوندند و لخته شدن رخ می‌دهد. این واقعه خطرناک است، زیرا گلبول های لخته شده متلاشی می‌شوند و محتویات آن‌ها به بیرون سلول می‌ریزد. در این حالت، این محتویات سمی می‌شوند. انتقال خون: چه کسی از چه کسی می‌تواند خون دریافت کند؟ شما می‌توانید به شخصی با گروه خون A، خون A و به شخصی با گروه خون B، خون B تزریق کنید و برای گروه های خونی دیگر نیز همین طور. البته، در برخی موارد می‌توانید از فردی با گروه خون متفاوت خون دریافت کنید یا به شخصی با گروه خونی دیگر خون بدهید. اگر فرد دریافت کنند خون، گروه خونی دارد که علیه پادزاهای گروه خون دهنده، پادتنی تولید نمی کند، انتقال خون می‌تواند با موفقیت انجام شود. اما اگر فردی که می‌خواهد خون دریافت کند، پادتن هایی دارد که با پادزاهای خون دهنده پیوند می‌شوند، گلبول های قرمز خون دهنده لخته خواهند شد. افرادی که گروه خون آنان از نوع O است، دهنده عمومی و افرادی که گروه خون آنان از نوع AB است، گیرنده عمومی نامیده می‌شوند. گروه خون پادزاها پادتن ها می تواند خون بدهد می تواند خون بگیرد AB BوA _ AB AB وA و B و O A A B AB و A A و O B B A AB و B B و O O _ B و A A و B وO و AB O ژنوتیپ آنتی بادی موجود در سرم آنتی ژن موجود روی گویچه ها قرمز گروه خون AO یا AA آنتی B A A BO یا BB آنتی A B B AB وجود ندارد A and B AB OO Anti-A and anti-B وجود ندارد O درصد فراوانی گروه های خونی در جامعه O + 38 درصد O- 7 درصد A + 34 درصد A- 6 درصد B + 9 درصد B- 2 درصد AB+ 3 درصد AB- 1 درصد هدف انجام آزمایش: در این آزمایش به بررسی انواع گروه خونی و چگونگی تعیین آن پرداختیم . روش انجام آزمایش: وسایل مورد نیاز آزمایش : آنتی کورهای خونی ، سه قطره خون ، لام و … ابتدا نوک یکی از انگشتان را ضد عفونی کرده و با کمک جسم نوک تیز استریل آن را سوراخ میکنیم . سپس سه قطره خون را به صورت جدا از هم دیگر بر روی یک لام میریزیم. سپس روی هر قطره یکی از آنتی کورهای گروه خونی ( A یا B و یا D ) میریزیم و کمی صبر میکنیم . نتیجه گیری : اگر سرم فرد با گلبول قرمز B(cell B) آگلوتیناسیون ایجاد نماید ولی باcell A آگلوتینه نشود سرم مورد آزمایش متعلق به فردی با گروه خونی A می باشد.اگر سرم فرد با گلبول قرمزcell A آگلوتیناسیون ایجاد نماید ولی با cell B آگلوتینه نشود سرم مورد آزمایش متعلق به فردی با گروه خونی Bمی باشد.اگر سرم فرد با cell A و cell B آگلوتینه ایجاد نکند گروه خونی فرد از نوع AB است.اگر سرم فرد هم با cell A و هم با cell B آگلوتیناسیون دهد گروه خونی فردO است. یا به زبان ساده تر:اگر گلبول قرمز فرد مورد آزمایش با Anti A آگلوتینه شد گروه خونی فرد A می باشد.اگر گلبول قرمز فرد مورد آزمایش با Anti B آگلوتینه شد گروه خونی فردB می باشد.اگر گلبول قرمز فرد مورد آزمایش با هر دو Anti A و Anti Bآگلوتینه شد گروه خونی فرد AB می باشد.اگر گلبول قرمز فرد مورد آزمایش با هیچکدام آگلوتینه نداد ، گروه خونی فردO است. مقدمه: فشار خون یکی از علایم حیاتی مهم است. با اندازه گیری فشار خون اطلاعات مهمی در مورد سلامتی بدست می آید. اندازه گیری فشار خون، بوسیله دستگاه فشارسنج انجام میشود و شیوه ها و روشهای ظریفی دارد. فردی که فشار خون را اندازه می گیرد باید با این شیوه ها و روش ها آشنایی کامل داشته باشد؛ در غیر اینصورت یک اشتباه کوچک ممکن است به کسب اطلاعات ناصحیح درباره مقدار فشار خون اندازه گیری شده منجر شود. تعریف فشار خون برای اینکه خون در شریانهای اعضای بدن جاری شود و مواد غذایی را به اعضای مختلف بدن برساند، نیاز به نیرویی دارد که این نیرو فشار خون نام دارد و مولد آن قلب است. قلب خون را به طور مداوم به داخل دو شریان عمدة بدن، به نام آئورت و شریان ششی پمپ میکند. از آنجا که پمپ کردن خون توسط قلب به داخل شریانها نبض دار است، فشار خون شریانی بین دو سطح حداکثر و حداقل در نوسان است. سطح حداکثر یا سطح سیستولی در زمان انقباض قلب و سطح حداقل یا دیاستولی در زمان استراحت قلب بوجود می آید. فشار خون به دو عامل مهم بستگی دارد؛ یکی برون ده قلب است، یعنی مقدار خونی که در هر دقیقه به وسیله قلب به درون آئورت پمپ می شود و عامل دیگر، مقاومت رگ است؛ یعنی مقاومتی که بر سر راه خروج خون از قلب در رگها وجود دارد. اگر بخواهیم این رابطه را به شکل فرمول نشان دهیم به قرار زیر است : مقاومت رگ × برون ده قلب = فشار خون با تغییر برون ده قلب یا مقاومت رگ مقدار فشار خون تغییر می کند. همچنین فشار خون در طول روز تحت تأثیر عوامل مختلفی تغییر می کند که از جمله این عوامل وضعیت بدن، فعالیت مغز، فعالیت گوارشی، فعالیت عضلانی، تحریکات عصبی، تحریکات دردناک، مثانه پر، عوامل محیطی مثل دمای هوا و میزان صدا، مصرف دخانیات، الکل، قهوه و دارو است. غالباً فشار خون را در شریان بازویی اندازه می گیرند. در هر فرد فشار خون را در دو سطح حداکثر و حداقل اندازه گیری می کنند. در زمانی که قلب منقبض می شود، فشار خون به حداکثر مقدار خود می رسد؛ این سطح را فشار ماکزیمم یا سیستولی می نامند. سطح مینیمم یا دیاستولی در زمان استراحت قلب که فشار خون به حداقل مقدار خود می رسد، بدست می آید. هر دو سطح فشار خون به صورت دو عدد کنار هم یا به صورت کسر بر حسب میلیمتر جیوه نشان داده میشود، مثلاً 80/120 یا و عدد بزرگتر 120 معادل فشار ماکزیمم و عدد کوچکتر 80 معادل فشار مینیمم است. تقسیم بندی فشار خون 1) فشار خون مطلوب : فشار ماکزیمم کمتر از 120 میلیمتر جیوه و فشار مینیمم کمتر از 80 میلیمتر جیوه 2)فشار خون طبیعی : فشار ماکزیمم کمتر از 130 میلیمتر جیوه و فشار مینیمم کمتر از 85 میلیمتر جیوه 3) فشار خون کمی بالاتر از طبیعی : فشار ماکزیمم بین 130 تا 140 میلیمتر جیوه یا فشار مینیمم بین 85 تا 90 میلیمتر جیوه 4)فشار خون بالا : فشار ماکزیمم 140 میلیمتر جیوه و بیشتر یا فشار مینیمم 90 میلیمتر جیوه و بیشتر هدف انجام آزمایش: بررسی عملکرد خون از نظر حرکت آن در بدن و شناسایی ماهیت این حرکت(گردابی یا تیغه ایی) روش انجام آزمایش: دستگاه اندازه گیری فشار خون دستگاه اندازه گیری فشار خون یک وسیله ضروری در تشخیص پزشکی است. این دستگاهها انواع مختلفی از جمله نوع جیوه ای، عقربه ای، اتوماتیک و جیوه ای پایه دار دارند. فشارسنج های جیوه ای ساده ترین و دقیقترین وسیله برای اندازه گیری فشار خون هستند. در ذیل قسمتهای مختلف دستگاه فشارسنج جیوه ای توضیح داده می شود. دستگاه فشارسنج جیوه ای این دستگاه از قسمتهای زیر تشکیل شده است: 1)کاف یا بازوبند کاف یک پوشش دو لایه از جنس پارچه و دراز است که خاصیت ارتجاعی نداشته و به دور بازو پیچیده می شود. بازوبند باید به اندازه کافی بلند باشد تا بطور کامل دور بازوی فرد را بگیرد. 2)کیسه هوا کیسه هوا از جنس لاستیکی است که در درون بازوبند قرار می گیرد و قابل باد شدن است. این کیسه قابل مشاهده نیست و فقط دو لوله لاستیکی متصل به آن از بازوبند خارج میشود. کیسه هایی که نسبت به بازوی فرد خیلی کوتاه یا باریک باشند و یا هر دو اشکال را داشته باشند (در مجموع خیلی کوچک باشند) فشار خون را بطور کاذب بالاتر از فشار خون واقعی و اگر بیش از حد پهن باشند، فشار خون را پایینتر از فشار خون واقعی نشان خواهند داد. اگر کیسه کاملاً دور بازو را نگیرد یا وسط کیسه دقیقاً روی شریان بازویی قرار نداشته باشد، ممکن است فشار اندازه گیری شده، فشار واقعی نباشد. در بعضی دستگاهها وسط کیسه لاستیکی با علامت بر روی بازوبند، مشخص شده است. اندازه عرض کیسه هوا بطور متوسط 15- 13 سانتیمتر و طول آن 35- 30 سانتیمتر است. 3)لوله های لاستیکی از وسط کیسه هوا دو لوله لاستیکی خارج می شود که یکی به پمپ و دیگری به دستگاه وصل میگردد. این دو لوله، کار انتقال و خروج هوا را بر عهده دارند. طول لوله باید حدود 76 سانتیمتر باشد. 4)پمپ لاستیکی، دریچه و پیچ تنظیم هوا از این پمپ برای تلمبه کردن و انتقال هوا به داخل کیسه هوا و تخلیه هوا از آن، استفاده میشود. برای ورود و خروج هوا بر روی پمپ دریچه ای در نظر گرفته شده است که بوسیله پیچ فلزی که با دست باز و بسته میشود، ورود و خروج هوا تنظیم میگردد. اگر پیچ ورود و خروج هوا را ببندیم، باید جیوه در سطح ثابت بماند و در زمانی که آن را باز میکنیم، باید اجازه دهد سطح جیوه بطور قابل کنترل پایین بیاید. 5)مخزن جیوه مخزن جیوه در انتهای دستگاه و داخل لوله شیشه ای قرار دارد و دارای یک پیچ تنظیم است که ورود و خروج جیوه را به داخل لوله شیشه ای تنظیم می کند. قبل از اندازه گیری فشار خون باید پیچ مخزن جیوه باز شود تا اجازه دهد جیوه به درون لوله راه یابد. در زمانی که هیچ فشاری وجود ندارد سطح جیوه در لوله باید بر روی صفر باشد. پس از خاتمه اندازه گیری باید دستگاه را کج نمود تا جیوه درون لوله به سمت مخزن هدایت شود و سپس پیچ مخزن را بست تا در زمانی که از دستگاه استفاده نمی شود جیوه در لوله باقی نماند. 6)لوله شیشه ای این لوله درون یک محفظه فلزی مدرج قرار دارد که برحسب میلیمتر جیوه و به فاصله های 10 میلیمتر جیوه درجه بندی شده است. با باد کردن کیسه هوا، در صورتی که پیچ مخزن جیوه باز باشد، جیوه به درون لوله راه یافته و بالا میرود و با تخلیه باد کیسة هوا، سطح جیوه در لوله پایین می آید. میزان فشار را میتوان از روی سطح جیوه در لوله مدرج خواند. چون سطح جیوه به صورت هلالی در لوله قرار میگیرد، برای خواندن میزان فشار خون باید بالاترین نقطه هلال جیوه در ستون را در نظر گرفت. در دستگاه عقربه ای به جای مخزن جیوه و لولة شیشه ای از یک فشارسنج عقربه ای استفاده شده است که با یک فنر کار میکند و بقیه قسمتهای آن مشابه دستگاه جیوه ای است. گوشی پزشکی این گوشی از سه قسمت تشکیل شده است : 1)انتهای گوشی این قسمت از دو لوله فلزی تشکیل شده است که در انتهای آنها پوشش لاستیکی قرار دارد و باید بطور ثابت و راحت در داخل گوشها قرار گیرد. در بعضی گوشی ها این قسمت بصورت مورب است و وقتی داخل گوش قرار میگیرد قسمت مورب آنها باید متمایل به جلو باشد. دو لولة فلزی در انتهای دیگر به دو لوله لاستیکی متصل میشوند. 2)لوله های لاستیکی این دو لوله از یک طرف به لوله های فلزی متصل هستند و سپس به یک لوله منتهی شده و به صفحه گوشی وصل میگردند. 3)دیافراگم یا صفحه گوشی این قسمت از یک صفحه فلزی (دیافراگم) تشکیل شده است که به انتهای لولة لاستیکی متصل است. گاهی بعضی از صفحه های گوشی دو طرف دارد؛ یک طرف آن بل (قسمت کوچکتر و با سطح گودتر) و طرف دیگر دیافراگم (قسمت بزرگتر و با سطح صاف) است که توسط یک قطعه فلزی میله ای شکل کوچک که قابلیت چرخش دارد، به انتهای لوله لاستیکی وصل است. اگر گوشی هم دیافراگم و هم قسمت بل داشته باشد، باید گوشی را در گوش بگذارید و با زدن ضربة ملایم روی دیافراگم یا بل دریابید که کدامیک از این دو قسمت به لولة گوشی ارتباط دارد و صدا را منتقل می کند. معمولاً با نیم دور چرخاندن میلة فلزی می توان دیافراگم یا بل را به لولة گوشی مرتبط ساخت. صدا از قسمت بل بهتر شنیده میشود؛ اما اگر از دیافراگم استفاده میشود باید با انگشتان دست صفحة گوشی را روی بازو نگهداشت. شرایط اندازه گیری فشار خون قبل از اندازه گیری فشار خون رعایت موارد زیر ضرورت دارد : - حداقل نیم ساعت قبل از اندازه گیری فشار خون، فرد معاینه شونده باید فعالیت شدید نداشته باشد؛ غذای سنگین، قهوه، الکل، دارو و نوشیدنی های محرک مصرف نکرده باشد و سیگار نکشیده باشد. ضمناً فرد نباید مدت طولانی (بیش از 14 ساعت) ناشتا باشد. -5دقیقه قبل از اندازه گیری فشار خون، فرد معاینه شونده باید استراحت کامل داشته باشد. - لباس فرد معاینه شونده باید سبک و آستین های لباس به اندازه کافی گشاد باشد تا وقتی آستین بالا زده می شود روی بازو فشار وارد نکند. اگر آستین تنگ باشد و روی بازو فشار آورد باید لباس را درآورد. آستین تنگ باعث اعمال فشار روی سرخرگ بازویی شده و در نتیجه بطور کاذب فشار خون پایینتر از آنچه هست خوانده میشود. - اتاق معاینه باید ساکت و آرام و با دمایی مناسب باشد. - از گفتگوهای مهیج و شوخی با فردی که فشار خون او اندازه گیری میشود، باید خودداری شود. - فشار خون را میتوان در حالت نشسته، ایستاده و دراز کشیده اندازه گیری کرد. - در اندازه گیری فشار خون بین دست راست و چپ ممکن است اختلاف مختصری وجود داشته باشد؛ اما بهتر است فشار خون در وضعیت نشسته و از دست راست اندازه گیری شود. - اگر فشار خون فرد معاینه شونده در حالت نشسته اندازه گیری می شود باید پشت وی تکیه گاه مناسب داشته باشد. - در حین اندازه گیری فشار خون، دست فرد معاینه شونده نباید آویزان باشد و باید بر روی چیزی تکیه کند تا عضلات دست شل باشد. عضلات سفت و منقبض شده باعث می شود که فشار خون بطور کاذب بیش از اندازة واقعی نشان داده شود. بنابراین بازوی دست فرد چه در حالت نشسته، ایستاده و یا دراز کشیده باید در سطح قلب باشد و تکیه گاه مناسب داشته باشد. در حالت ایستاده می توان با یک دست بازوی دست فرد معاینه شونده را گرفت تا تکیه گاه ایجاد شود. اندازه گیری فشار خون به دو صورت انجام می گیرد: 1.مستقیم(تهاجمی):معمولا" در مورد حیوانات این عمل صورت می گیرد.2.غیرمستقیم(غیر تهاجمی):به دو روش صورت می گیرد: الف) لمسی:شریانی که برای گرفتن فشار خون استفاده می شود شریان بازویی می باشد در این روش فشار کیسه را تا 200 میلیمتر جیوه می رسانیم و عملا" رگ بسته می شود شریانی که باید لمس شود شریان زندزبرین است قبل از باد کردن کیسه باید نبض را پیدا کرده و احساس کنیم باز کردن شیر فشار سنج باید همنواخت با کاهش فشار سنج باشد و کم کم باید آن را باز کرد اولین ضربه ای که در زیر دست احساس کردیم یعنی رگ باز شده و این فشار چون بر گرفته از فشار دیواره ی بطن چپ می باشد فشار خون max گفته می شود و این فشار،فشار خون max فردی است که مورد آزمایش قرار گرفته است. ب) سمعی:خون درون رگ به دو روش جریان دارد: 1.تیغه ای: در موقعی که خون درون یک رگ کاملا" باز حرکت کند جریان خون به صورت تیغه ای می باشد این جریان تولید صدا نمی کند. 2.گردابی:اگر رگ بنا به دلایلی تنگ شود این جریان بوجود می اید و این جریان اشفته تولید صدا می کند در این روش از گوشی هم باید استفاده کنیم .گوشی را کنار کیسه قرار می دهیم فشار کیسه را به 200 می رسانیم در این حالت رگ نه صدا دارد و نه جریان سپس فشار درون کیسه رات به تدریج کاهش می دهیم به طور نرمال وقتی که فشار درون کیسه کمی از 120 کمتر شود خون در رگ به صورت گردابی جریان می یابد و صدایی ایجاد می کند اولین صدا مربوط به فشار خون max است.بین 120 و80 مرتبا" رگ باز و بسته می شود وصدا بطور منظو به گوش می رسد کمی پایین تر از 80 صدا قطع می شود و دلیل آن این است که رگ کاملا" باز می شود و جریان به صورت تیغه ای در می اید.وقتی که صدا قطع شد فشار خون،فشار خونmin می باشد و بدین صورت فشار خون max وmin بدست می اید. - آستین بلوز دست راست فرد معاینه شونده را در قسمت بالای بازو جمع کنید؛ طوری که قسمت بالای بازو برهنه باشد. - اگر فشار خون فرد را در حالت نشسته اندازه می گیرید، دست راست او را بر روی میز قرار دهید. - دستگاه فشارسنج را نزدیک بازویی که میخواهید فشار خون را اندازه بگیرید قرار دهید. اگر هوایی درون کیسه لاستیکی بازوبند باشد بوسیله پیچ تنظیم هوای پمپ دستگاه، هوای کیسه را تخلیه کنید و سپس بازوبند فشارسنج را به دور بازوی راست فرد ببندید. بازوبند نباید خیلی محکم یا خیلی شل به دور بازو بسته شود؛ زیرا میزان فشار خون بطور کاذب پایین یا بالا نشان داده میشود. بازوبند فشارسنج نباید روی آستین قرار گیرد. - لبه تحتانی بازوبند باید 3- 2 سانتیمتر بالاتر از چین آرنج (گودی بین ساعد و بازو) باشد و دو لولة لاستیکی آن بطور قرینه در دو طرف سرخرگ بازویی و بر روی چین آرنج قرار گیرد. لوله ها نبایستی گره یا پیچ بخورند و همچنین نباید تا بخورند یا در زیر بازوبند گیر کنند. - فرد معاینه کننده باید وضعیت مناسبی با میز معاینه داشته باشد. فاصله گیرندة فشار خون با فرد معاینه شونده نباید بیش از یک متر باشد. - اگر از فشارسنج جیوه ای استفاده میشود، ستون جیوه در وضعیت عمودی و در مقابل چشم معاینه کننده قرار گیرد. - پیچ مخزن جیوه را باز کنید. در فشارسنج های عقربه ای نیازی به این کار نیست. - سطح جیوه در زمانی که هیچگونه فشاری به فشارسنج وارد نمی شود، دقیقاً باید روی صفر باشد. در صورت استفاده از فشارسنج عقربه ای عقربه باید روی صفر قرار گیرد. - نبض مچ دست را با انگشتان اشاره و میانه حس کنید. این نبض در بالای مفصل مچ درون شیاری در امتداد انگشت شست حس میشود. - برای اندازه گیری صحیح فشار خون در ابتدا سطح Peak inflatin (حداکثر سطح باد کردن بازوبند) را محاسبه کنید. یعنی ابتدا پس از بستن بازوبند به دست راست فرد معاینه شونده، با یک دست نبض مچ همان دست را لمس کنید و با دست دیگر پیچ پمپ لاستیکی را ببندید و بصورت متوالی و سریع روی پمپ فشار آورید و آنقدر کیسة هوای بازوبند را باد کنید تا دیگر نبض مچ دست حس نشود در همان زمان سطح جیوه را که در ستون جیوه بالا آمده است یا عددی که عقربه روی آن قرار گرفته است (عدد قطع نبض) را در ذهن خود بخاطر بسپارید. سپس پیچ پمپ را کاملاً باز کرده و سریعاً باد بازوبند را تخلیه کنید. بعد 30 میلی متر جیوه به آن عدد بدست آمده اضافه کنید. بنابراین حداکثر سطح باد کردن بازوبند بدست می آید. -5 یا 6 ثانیه دست فرد را بالا نگهدارید یا یک دقیقه صبر کنید و این بار از گوشی استفاده کنید. ابتدا لوله های گوشی را در گوش بگذارید و سپس صفحة گوشی (دیافراگم) را روی سرخرگ بازویی در چین آرنج (قسمت داخلی تاندون عضله دو سر بازویی) بین دو لوله لاستیکی فشارسنج قرار دهید. گوشی را با انگشتان دست محکم و یکنواخت در این قسمت نگهدارید، اما مراقب باشید که فشار زیاد بر روی گوشی موجب اختلال در خواندن میزان فشار خون خواهد شد. باید دقت کرد گوشی با بازوبند یا لوله های لاستیکی تماس نداشته باشد و در زیر بازوبند قرار نگیرد، زیرا صداهای مالشی ایجاد می کند. در تمام مراحل به ستون جیوه یا عقربه فشارسنج توجه کنید. - مجدداً پیچ پمپ را ببندید و بازوبند را باد کنید تا به حداکثر سطح باد کردن بازوبند (عدد به دست آمده) برسد؛ سپس پیچ پمپ را به آهستگی باز کنید و با سرعت آهسته 3- 2 میلی متر جیوه در ثانیه (حدود یک تا دو علامت نشانه مدرج در ستون شیشه ای یا در صفحه عقربه) باد بازوبند را تخلیه کنید. دیگر پیچ پمپ را دستکار نکنید. سطح جیوه یا عقربه کم کم پایین می آید تا جایی که صداهای کورتکوف (Kortotkoff) ظاهر میشود. - همزمان با اولین صدایی که در گوش شنیده میشود به سطح جیوه یا عقربه نگاه کنید و آن سطح را در ذهن به خاطر بسپارید. این سطح نشان دهندة فشار سیستولی یا ماکزیمم است. تخلیه باد بازوبند به آرامی ادامه می یابد و سطح جیوه یا عقربه نیز پایین می آید. همچنان به سطح جیوه یا عقربه توجه کنید. زمانی میرسد که دیگر صدای واضحی شنیده نمی شود یا صدا خفیف و کم کم قطع میشود. نقطه قطع صدا نشان دهندة فشار دیاستولی یا مینیمم است. این سطح را در ذهن بسپارید سپس باد بازوبند را با باز کردن کامل پیچ پمپ به سرعت تخلیه کنید. عدد اول را به عنوان فشار ماکزیمم و عدد دوم را به عنوان فشار مینیمم یادداشت کنید. - پس از اندازه گیری فشار خون، بازوبند دستگاه را باز کنید و در محل خود قرار دهید. نکات مهم در اندازه گیری فشار خون - حداقل 2- 1 دقیقه بین اندازه گیری مجدد فشار خون فاصله بگذارید. - اگر در اولین اندازه گیری فشار خون صدایی شنیده نشد سریعاً باد بازوبند را تخلیه کنید و پس از یک دقیقه دوباره اندازه گیری کنید. - از باد کردن مکرر بازوبند باید اجتناب کرد؛ زیرا موجب احتقان وریدهای بازویی شده و در نتیجه بر روی میزان فشار خون تأثیر گذاشته و بطور کاذب فشار دیاستولی را افزایش و فشار سیستولی را کاهش می دهد. - در افرادی که ضربان قلب نامنظم دارند و فشار خون آنها از ضربانی به ضربان دیگر تغییر میکند، چندین بار فشار خون را با رعایت زمان مناسب اندازه گیری کنید. اعداد بدست آمده از فشار ماکزیمم را با هم جمع کنید و متوسط آن را بدست آورید و سپس اعداد بدست آمده از فشار می نیمم را با هم جمع کنید و متوسط آن را بدست آورید. این اعداد به عنوان فشار خون فرد در نظر گرفته می شود. - در حین اندازه گیری فشار خون پیچ پمپ لاستیکی را یکباره باز نکنید؛ اگر باد بازوبند خیلی سریع تخلیه شود، بخصوص زمانی که تعداد ضربان قلب فرد کم بوده یا ضربان قلب نامنظم است، موجب اشتباه در خواندن میزان فشار خون می گردد. - اگر بازوبند به اندازه کافی باد نشود، نمی تواند سرخرگ بازویی را مسدود کند، لذا باید به این مسئله توجه شود. - در افراد پیر فشار خون باید در هر دو دست اندازه گیری شود. اگر فشار خون در هر دو بازو متفاوت بود، میزان فشار خون بالاتر را انتخاب کنید. - در افرادی که از داروهای کاهش دهندة فشار خون مصرف می کنند، فشار خون را در حالت ایستاده یا دراز کشیده اندازه گیری کنید. - در خانم های باردار فشار خون را در حالت نشسته یا به صورت دراز کشیده به پهلوی چپ، اندازه گیری کنید. - اگر برای اندازه گیری فشار خون افرادی که دارای وزن بالا و چاق هستند، از بازوبندهای کوچک استفاده شود، ممکن است فشار خون این افراد بطور کاذب بالا خوانده شود. کیسة هوای داخل بازوبند بایستی حداقل 3/2 یا 80% دور بازو را بپوشاند. اگر بازوبند بزرگ در اختیار نیست، قسمت وسط کیسة هوا را روی سطح داخلی بازو قرار دهید (روی سرخرگ بازویی). --در افراد مسن ممکن است با تخلیه باد بازوبند با سرعت 3- 2 میلی متر جیوه، سطح جیوه یا عقربه ضربان یا پرش داشته باشد و پایین نیاید و خواند فشار خون مشکل شود؛ بنابراین باید باد بازوبند را کمی بیشتر تخلیه کرد تا سطح جیوه یا عقربه به آرامی پایین آید. - در خانم های باردار مرحله آرام تر شدن یا خفه شدن صدا (مرحله چهارم کورتکوف) به عنوان فشار خون دیاستولی یا مینیمم در نظر گرفته میشود. اما در افراد عادی از بین رفتن کامل صدا یعنی قطع صدا (مرحله پنجم صدای کورتکوف) به عنوان فشار خون مینیمم در نظر گرفته میشود. - اگر در خانمهای باردار حداقل در دو نوبت اندازه گیری با فاصله 6 ساعت یا بیشتر، فشار خون ماکزیمم 30 میلیمتر جیوه یا فشار خون مینیمم 15 میلیمتر جیوه نسبت به فشار خون آنها در گذشته و زمان غیر بارداری افزایش یافته باشد و یا فشار خون ماکزیمم 140 میلیمتر جیوه یا بیشتر و یا فشار خون مینیمم 90 میلیمتر جیوه یا بیشتر باشد، نشانة بالا بودن فشار خون است و در این حالت حتماً باید خانم باردار به پزشک مراجعه کند. - در خواندن اعداد فشار خون باید دقت کنید تا تمایلی به ختم اعداد آخر به صفر یا پنج نباشد، مثلاً اگر اعداد 83/127 بدست آمده است آن را به صفر یا پنج یعنی 85/130 ختم نکنید. - لازم است دستگاههای فشارسنج هر 6 ماه یک بار با دستگاه فشارسنج جیوه ای سالم مقایسه و در صورت وجود اشکال تعمیر گردند. - افرادی که فشار خون طبیعی دارند (فشار ماکزیمم کمتر از 130 و فشار مینیمم کمتر از 85 میلیمتر جیوه) لازم است هر دو سال یک بار فشار خون آنها اندازه گیری شود. - افرادی که فشار خون آنها در اولین اندازه گیری بالاتر از 85/130 ولی کمتر از 110/170 میلیمتر جیوه باشد، باید در طول حداقل 4 الی 6 هفته چندین بار در شرایط مختلف فشار خونشان اندازه گیری شود و متوسط فشار خونهای بدست آمده محاسبه شود و در صورتی که 90/140 میلیمتر جیوه و یا بیشتر بود به پزشک مراجعه نمایند. - در بعضی افراد ممکن است فقط فشار خون سیستولی و یا فقط فشار خون دیاستولی بالا باشد؛ بنابراین اگر فشار خون ماکزیمم طبیعی (140 < میلیمتر جیوه) و فشار خون مینیمم بالا (90 میلیمتر جیوه) باشد به آن فشار خون بالای دیاستولی میگویند و برعکس اگر فشار خون مینیمم طبیعی (90 < میلیمتر جیوه) و فشار خون ماکزیمم بالا (140 میلیمتر جیوه) باشد آن را فشار خون بالای سیستولی مینامند. فشار خون بالای سیستولی بیشتر در افراد سالمند دیده میشود. صداهای کورتکوف (Korotkoff) اندازه گیری فشار خون بر اساس شنیدن صداهای کورتکوف برنامه ریزی شده است؛ بنابراین شناخت این صداها ضروری است. در حین اندازه گیری فشار خون با باد کردن بازوبند و اعمال فشار روی سرخرگ بازویی، جریان خون در سرخرگ قطع میشود و زمانی که باد بازوبند تخلیه شود، فشار بازوبند روی سرخرگ بازویی کم شده و در نتیجه مجدداً خون به داخل سرخرگ جریان می یابد و از طرفی در قسمتی از سرخرگ که بطور نسبی فشرده شده، جریان گردابی پدید می آید. این دو فرآیند موجب پیدایش صداهای کورتکوف می شوند. این صداها را می توان به مراحل مختلف زیر تقسیم نمود : 1)در ابتدا صداهای ضربه زدن ضعیفی که واضح نیستند، ظاهر می شوند و به تدریج شدت آنها افزایش می یابد و قوی تر می گردند. با شنیدن این صداهاست که سطح فشار سیستولی مشخص می گردد. 2)کم کم صداها ضعیف می شوند و ممکن است بصورت صدای غرغر یا شرشر درآید. 3) مجدداً صداها واضح می شوند؛ اگر چه مشخص تر میگردند ولی هرگز کاملاً به شدت صدهای مرحله اول نمی رسند. صداهای مرحله دوم و سوم در اندازه گیری فشار خون مورد استفاده نیستند. 4) دوباره صداهای واضح به طور ناگهانی کاهش می یابند و مثل صدای ملایم جریان هوا شنیده می شوند. 5)در این مرحله تمام صداها بطور کامل قطع میشوند و از بین می روند و با قطع صدا، سطح فشار دیاستولی مشخص می گردد. بنابراین صداهای کورتکوف از مرحله ظهور با صداهای ضعیف شروع می شوند که به تدریج قوی تر شده و کم کم صدها واضح تر و شدیدتر می شوند و در نهایت با ضعیف شدن ناگهانی، صداها ملایم تر شده و بعد کاملاً از بین می رود. نتیجه گیری : فشار خون بالا یکی از عوامل خطرساز بیماریهای عروق کرونر قلب (عروقی که به قلب خون می رسانند) است و به اعضای حیاتی مهم مثل مغز، قلب، کلیه و چشم آسیب جدی میرساند. اگر فشار خون بالا شناخته شود و بموقع درمان گردد، میتوان بسیاری از عوارض فشار خون بالا را پیشگیری کرد؛ اما چون فشار خون بالا معمولاً بدون علامت است، "قاتل بیصدا" یا “Silent killer” نامیده میشود، و برای پی بردن به فشار خون بالا باید فشار خون را اندازه گیری کرد.


  
  

عنوان آزمایش : مشاهده چند نوع یاخته جانوری(پوششی،ماهیچه ای مخطط و خونی) توضیح مختصر: سلول های مخاطی از جمله سلول های در دسترس بدن می باشد که جزو سلول های بافت اپتیال ناحیه دهان می باشد.به راحتی قابل دسترس اند و به راحتی ثابت شده و با میکروسکوپ نوری قابل مشاهده اند. بافت های پوششی از کنار هم قرار گرفتن سلول های تقریباً مشابهی تشکیل شده اند که مسئول پوشاندن سطح خارجی بدن، حفره های داخلی، داخل تمامی مجاری توخالی و رگ های بدن می باشد. در واقع بافت های پوششی بیرونی‌ترین و درونی‌ترین سطح هر اندام را می‌پوشانند. علاوه بر وظیفه اصلی که همانا پوشش سطوح است، وظایف دیگری نیز بر عهده دارد. از جمله: ترشح (سلول های پوششی غدد)، جذب (بافت پوششی روده)، درک حس ( سلول های نورواپیتلیال مخاط بینی)، قابلیت انقباض ( سلول های میو اپیتلیال اطراف سلول های غده ای)، محافظت (پوست( بافت های پوششی برخلاف بافت های پیوندی بسیار تخصص یافته اند، وقتی سلول های بافت های پوششی به رشد کامل می رسند، دیگر خصوصیات ساختمانی خود را تغییر نمی دهند. در بافت پوششی سلول ها مستقیما به هم می چسبند و پرده های یک یا چند لایه ای و یا توده های منظم و به هم فشرده پدید می آورند. بافت های پوششی که به صورت لایه ای در می آیند، اغلب روی شبکه ای از رشته های محکم قرار می گیرند. این شبکهغشای پایه نام دارد و در واقع نقش زمینه ی نگهدارنده را بر عهده دارد. چنانچه بافت از پرده های یک لایه ای تشکیل شده باشد بافت پوششی ساده نام دارد. بافت پوششی ساده در انواع متفاوتی وجود دارد و این تفاوت را در بیشتر موارد شکل سلول های آن به وجود می آورند. اگر سلول ها مسطح باشند و حاشیه ی آن ها به هم متصل باشند، بافت پوششی را سنگفرشی یا فلسی می نامیم. سطح پوست بسیاری از جانوران از همین نوع بافت است. اگر سلول ها مکعبی باشند، بافت پوششی را مکعبی می نامیم. دیواره ی غده ها و مجراها اغلب از این نوع بافت تشکیل شده است. اگر سلول ها منشوری شکل باشند و در امتداد پهلوی بلند خود به هم متصل باشند، بافت پوششی را استوانه ای می گوییم. پوشش داخلی روده ی بسیاری از جانوران که آنزیم های گوارشی را ترشح می کنند از این نوع است. اگر چندین لایه از بافت پوششی که از یک نوع است روی هم قرار گیرد، بافت حاصل را پوششی مطبق می گوییم.بشره پوست پستانداران مثال خوبی برای این نوع بافت است که در آن سلول ها در نزدیک پوست سطح بدن از نوع سنگ فرشند، اما هرچه بیشتر از سطح بدن دور می شوند به حالت مکعبی نزدیکترند. ماهیچه‌ها در انجام حرکات بدن به جاندارن کمک می‌کنند. جانداران برای ماهیچه‌های خود تکیه گاهی دارند که این تکیه گاه اسکلت نام دارد و در مجموع ماهیچه‌ها و اسکلت حرکات جاندارن را کنترل می‌کنند. بافت ماهیچه‌ای از سلولهای ماهیچه‌ای تشکیل شده است که برای انقباض تخصیص یافته‌اند. ماهیچه‌ها وسیله حرکت هستند. سلولهای ماهیچه‌ای معمولا طویل بوده و توسط بافت پیوندی به یکدیگر متصلند و ماهیچه‌های بدن را تشکیل می‌دهند. یکی از اختصاصات عمده سلولهای ماهیچه این است که در سیتوپلاسم این سلولها ، رشته‌های منقبض شونده‌ای وجود دارد و انقباض و انبساط آنها موجب انقباض و انبساط سلول ماهیچه‌ای و در نتیجه بافت ماهیچه‌ای می‌شود. بافت ماهیچه‌ای به سه دسته عضله تقسیم بندی می‌شود. ماهیچه مخطط این نوع عضله را به خاطر داشتن نوارهای تیره و روشن (در زیر میکروسکوپ) عضله مخطط ، به علت چسبیده بودن آنها به استخوانها ، عضله اسکلتی و به جهت عملکرد ارادی آنها عضلات ارادی می‌نامند که وظیفه اصلی این نوع عضله شرکت در حرکات بدن می‌باشد. سلولهای عضله مخطط چون از بهم پیوستن تعداد زیادی سلول سازنده عضلانی)میوبلاست(بوجود می‌آیند بسیار بلند می‌باشند و رشته‌های عضلانی نیز نامیده می‌شوند. گروههای سلولهای عضلانی را که از تعدادی سلول موازی هم در هر گروه تشکیل می‌گردد دسته و مجموعه دسته‌ها را باهم عضله می‌نامند. این ماهیچه‌ها ارادی هستند و با یک میکروسکوپ نوری به شکل مخطط دیده می‌شوند.این ماهیچه‌ها که به استخوانهای بازوها ، رانها و ستون فقرات چسبیده‌اند در حرکات پیچیده و هماهنگ مثل راه رفتن و نشستن دخالت دارند. رشته‌های ماهیچه‌ای در کنار هم قرار می‌گیرند و فواصل بین آنها را بافت پیوندی پر می‌کند. مجموعه‌ای از رشته‌های ماهیچه‌ای در یک پرده پیوندی محکم قرار گرفته و ماهیچه قرمز یا اسکلتی را بوجود می‌آورد. دنباله‌های مخصوصی به نام زردپی ماهیچه قرمز را به استخوانها متصل می‌کند. ماهیچه‌های اسکلتی به شکلهای گوناگونمانند دوکی ،پهن ،نواری و حلقوی وجود دارند. عملکرد ماهیچه مخطط ماهیچه مخطط دارای سلولهایی به شکل استوانه و بسیار بزرگ به طول 1 تا 40 میلیمتر به پهنای 10 تا 50 میکرومتر است. هر سلول یک میوفیبر خوانده می‌شود واجد تعدادی زیادی رشته به نام میوفیبریلاست. میوفیبریل از دو نوع رشته تشکیل شده است، رشته‌های ضخیم که از میوزین و رشته‌های نازک که از اکتین بوجود آمده‌اند. هر میوفیبریل از واحدهای تکراری سارکومر تشکیل شده است که هر سارکومر در حال استراحت حدود 2 میکرومتر درازا دارد. مجموعه سارکومرها در هر میوفیبریل به شکل نوارهای تیره و روشن متناوب دیده می‌شوند هر نوار روشن توسط نوار تیره باریکی به نام صفه Z به دو نیم تقسیم می‌شود. در حقیقت فاصله بین دو صفحه Z همان سارکومر است. در نوارهای روشن رشته‌های اکتین وجود دارند و در نوارهای تیره رشته‌های اکتین و میوزین کنار یکدیگر قرار می‌گیرند. در نوارهای تیره رشته‌های اکتین و میوزین به صورت متصل قرار گرفته‌اند و این اتصال از طریق سر میوزین صورت می‌گیرد. انرژی لازم برای انقباض ماهیچه از هیدرولیز ATP و با فعالیت ATP آزی سر میوزین تامین می‌گردد. هنگام انقباض سارکومرها کوتاه می‌شوند که این امر ماحصل در هم فرو رفتن رشته‌های میوزین و گذشتن آنها از کنار یکدیگر است. اندازه نوار تیره در این حالت ثابت می‌ماند در حالیکه نوار روشن کوتاه می‌شود. انقباض ماهیچه انقباض ماهیچه تحت تاثیر تحریکات عصبی صورت می‌گیرد. آزاد شدن یون کلسیم از شبکه سارکوپلاسمی باعث شروع انقباض می‌شود. شبکه ساکوپلاسمی شبکه‌ای از غشاهای صاف است که میوفیبریلها را احاطه می‌کند. این شبکه مخزن یونهای کلسیم است. شبکه‌های سارکوپلاسمی شبیه به شبکه آندوپلاسمی است. با این تفاوت که در غشای سارکوپلاسمی پروتئین خاصی وجود دارد که کلسیم به آن متصل می‌شود تحریکات عصبی باعث تغییراتی در غشای پلاسمایی سلولهای ماهیچه‌ای می‌شود. این تحریکات طی مراحلی بر شبکه سارکوپلاسمی تاثیر می‌گذارد که نتیجه آن باز شدن مجرای کلسیم موجود در شبکه سارکوپلاسمی و رها شدن یونهای کلسیم به درون سیتوزول است. افزایش ATP آز در سرهای میوزین و انقباض ماهیچه می‌گردد. وقتی تحریک عصبی قطع می‌شود فعالیت ATP آزی پمپ کلسیم در غشای سارکوپلاسمی، یونهای کلسیم را به داخل شبکه سارکوپلاسمی هدایت می‌کند و غلظت آن را در سیتوزول کاهش می‌دهد. نتیجه این فرآیند توقف فرآیند انقباض است. بافت خونی یکی از انواع بافتهای پیوندی و دارای چندین نوع یاخته است که هر یک از آنها وظایف خاصی را بر عهده دارند. خون را باید بافتی به شمار آورد که زنده و فعال است و فعالیتهای حیاتی کلیه اندامهای بدن به نحوی با فعالیت و سلامت این بافت بستگی دارد. اگر مقدار خون از یک انسان بگیریم و درون لیوانی بریزیم و آنرا در یخچال نگهداری کنیم تا منعقد شود پس از مدتی بخشی از خون رسوب می‌کند و محتوای لیوان به دو بخش مشخص تقسیم می‌شود. بخش بالایی که مایعی شفاف و به رنگ زرد بسیار کم رنگ است پلاسما نام دارد و در زیر پلاسما ، توده قرمز رنگی دیده می‌شود که محتوی گلبولهای قرمز است بین پلاسما و توده گلبولهای قرمز یک لایه بی‌رنگ دیده می‌شود که از اجتماع گلبولهای سفید خون تشکیل شده است. گلبول های سفید این گلبولها در مغز استخوان ، تیموس ، گره‌های لنفاوی و طحال تولید می‌شوند گلبولهای سفید کلیه اجزای یک سلول جانوری را دارند و همه نوع فعالیتهای حیاتی را انجام می‌دهند. تعداد گلبولهای سفید در هر میلیمتر مکعب خون انسان در حدود هفت هزار است که در مقایسه با تعداد گلبولهای قرمز این مقدار بسیار کم است. گلبولهای سفید به دو گروه گرانولوسیت (دانه‌دار) و آگرانولوسیت( بدون دانه) تقسیم می‌کنند. نوتروفیل ها سلولهای کروی ، هسته دارای دو یا چهار لب پیوسته به هم توسط رشته‌های باریک است. 15 - 12 میکرومتر قطر دارند. و کار فاگوسیتوز (ریزه خواری) جانداران میکروسکوپی را انجام می‌دهند. بازوفیل ها سلولهای کروی ، هسته با دو لب نامشخص و 12 - 10 میکرومتر قطر دارند. و هیستامین که باعث التهاب بافتها می‌شود و هپارین که جلوگیری از تشکیل لخته می‌کند را آزاد می‌سازند. ائوزینوفیل ها سلولهای کروی ، هسته‌ها اغلب دو لب دارند، 12 - 10 میکرومتر قطر دارند و مواد شیمیایی که باعث کاهش التهاب می‌شود ترشح می‌کنند و به کرمهای انگلی معینی حمله می‌کنند. لنفوسیت ها سلولهای کروی با هسته گرد ، سیتوپلاسم تشکیل حلقه باریک را در اطراف هسته می دهد 8 - 6 میکرومتر قطر دارند. لنفوسیتها در افراد بالغ حدود 25 درصد از گلبولهای سفید را تشکیل می‌دهند. و بیشتر در دستگاه لنفاوی یافت می‌شوند. لنفوسیتها دو نوعند : نوع B که در مغز استخوان تولید و بالغ می‌شوند. اما در گره‌های لنفاوی جای می‌گیرند و نوع T که پس از ساخته شدن در مغز استخوان در تیموس مراحل رشد و نمو خود را طی می‌کنند. ظاهر لنفوسیتها T , B در زیر میکروسکوپ بهم شبیه است اما عملکرد آنها متفاوت است. سلولهای B آنتی کور (پادتن) ترشح می‌کنند. آنتی کورها مولکولهای پروتئینی و از نوع گلوبولین‌ها هستند. سلولهای T بر خلاف سلولهای B در سطح خود گیرنده‌های آنتی کور مانندی دارد که به کمک آنها به آنتی ژن میکروبها می‌چسبند. بدین ترتیب سلولهای T متحرک هستند و خود به محل عفونت یافته می‌روند. مونوسیت ها سلولهای کروی یا نامنظم می‌باشند. هسته‌ها گرد یا کلیدی شکل و یا نعل اسبی شکلند. نسبت به لنفوسیتها ، سیتوپلاسم بیشتری دارند. 15 - 10 میکرومتر دارند. در خون به عنوان سلولهای فاگوسیت کننده عمل می‌کنند دستگاه گردش خون را ترک کرده و تبدیل به ماکروفاژها می‌شوند که باکتریها ، سلولهای مرده ، اجزای سلولی و بقایای درون بافتی را فاگوسیتوز می‌کنند در بدن بخصوص در کبد ، طحال و گره‌های لنفاوی یافت می‌شود. گلبول های قرمز گلبولهای قرمز (اریتروسیتها) به شکل دیسکهای مقعرالطرفین ، بدون هسته و 8 - 7 میکرومتر قطر را دارند. در انتقال اکسیژن و دی‌اکسید کربن دارند و به تعداد تقریبی 5 میلیون در هر میلیمتر مکعب خون یافت می‌شوند .گلبولهای قرمز زنده‌اند و مواد غذایی را از راه تخمیر بدست می‌آورند، زیرا میتوکندری و همچنین هسته ندارند.متوسط عمر گلبولهای قرمز 120 روز است .برای اینکه میزان گلبولهای قرمز در خون ثابت بماند باید در هر ثانیه حدود یک میلیون گلبول قرمز در مغز استخوان ساخته شود. گلبولهای قرمز در دوره جنینی در کبد به طحال و گره‌های لنفاوی ساخته می‌شود اما در ماههای آخر دوره جنینی و پس از تولد تنها در مغز قرمز استخوان بوجود می‌آید. در مغز استخوان بافت زاینده‌ای وجود دارد که با چند تقسیم سلولی گلبولهای قرمز را می‌سازد. سلولهای زاینده در ضمن این تغییرات هسته خود را از دست می‌دهند و مقداری زیادی هموگلوبین در ستوپلاسم خود می‌سازند. فعالیت ماهیچه‌ای ، صعود به ارتفاعات و گرم شدن هوا تولید گلبولهای قرمز را افزایش می‌دهد سلولهای مولد گلبولهای قرمز در مغز استخوان نسبت به اشعه ایکس بسیار حساسند و کمبود ویتامین B12 ، آهن ، مس در غذا نیز موجب کاهش تولید گلبولهای قرمز مس شوند. پلاکت ها این سلولها بسیار ریزند و شامل قطعات سلولی که بوسیله غشای سلولی است احاطه شده است و حاوی دانه‌هایی می‌باشند 5 - 2 میکرومتر قطر دارند. و در عمل انعقاد خون نقش دارند و مواد شیمیایی لازم را برای لخته خون آزاد می‌کنند


  
  

سلول‌های بنیادی به آن دسته از سلول‌های بدن اطلاق می‌شوند که هنوز تمایز نیافته و برای کار ویژه‌ای تجهیز نشده‌اند. این سلول‌ها دارای خاصیت خودتکثیری بوده و قابلیت تمایز و تبدیل شدن به انواع دیگر سلول‌های بدن را دارند. این مشخصه سلول‌های بنیادی، نظر متخصصین مختلف را به خود معطوف داشته است، به‌طوری‌که تحقیقات گسترده‌ای در این خصوص صورت می‌گیرد. سلول های بنیادی قادر به ایجاد هر نوع سلولی در بدن هستند. آنها می توانند تحت تأثیر بعضی شرایط فیزیولوژیک یا آزمایشگاهی به سلول هایی با عملکردهای اختصاصی مانند سلول های عضلانی قلب یا سلول های تولیدکننده انسولین در پانکراس و... تبدیل شوند. سلولهای بنیادی سلولی هستند که وظیفه مشخّصی در بدن ندارند و مانند بازیگرانی می باشند که منتظر تعیین نقش خود هستند. سلولهای بنیادی منتظر سیگنالهای هستند که به آنها بگویند که در بدن چه کار کنند امروزه سلول‌های بنیادی، امید اول ترمیم بافت‌های آسیب‌دیده و شاید در آینده ساخت اندام‌های انسانی به شمار می‌روند.


  
  

 

سلول‌های بنیادی به آن دسته از سلول‌های بدن اطلاق می‌شوند که هنوز تمایز نیافته و برای کار ویژه‌ای تجهیز نشده‌اند. این سلول‌ها دارای خاصیت خودتکثیری بوده و قابلیت تمایز و تبدیل شدن به انواع دیگر سلول‌های بدن را دارند. این مشخصه سلول‌های بنیادی، نظر متخصصین مختلف را به خود معطوف داشته است، به‌طوری‌که تحقیقات گسترده‌ای در این خصوص صورت می‌گیرد. سلول های بنیادی قادر به ایجاد هر نوع سلولی در بدن هستند. آنها می توانند تحت تأثیر بعضی شرایط فیزیولوژیک یا آزمایشگاهی به سلول هایی با عملکردهای اختصاصی مانند سلول های عضلانی قلب یا سلول های تولیدکننده انسولین در پانکراس و... تبدیل شوند. سلولهای بنیادی سلولی هستند که وظیفه مشخّصی در بدن ندارند و مانند بازیگرانی  می باشند که منتظر تعیین نقش خود هستند. سلولهای بنیادی منتظر سیگنالهای هستند که به آنها بگویند  که در بدن چه کار کنند امروزه سلول‌های بنیادی، امید اول ترمیم بافت‌های آسیب‌دیده و شاید در آینده ساخت اندام‌های انسانی به شمار می‌روند.


  
  
<   <<   6   7   8      >